تحرريدیکشنری عربی به فارسیازاده , نظر بلند , داراي سعه نظر , روشنفکر , ازادي خواه , زياد , جالب توجه , وافر , سخي
گذرهای تحریریmelismatic passagesواژههای مصوب فرهنگستاننوعی گذر که شامل نغمههایی است که بر روی یک هجای متن خوانده میشود
تحریراًلغتنامه دهخداتحریراً. [ ت َ رَن ْ ] (ع ق ) وقت تحریر و هنگام تحریر. (ناظم الاطباء). نوع نوشتنی .