تداجولغتنامه دهخداتداجو. [ ت ُ ] (اِخ ) توداجو. یکی از امرای دوران بایدوخان و منازع امیر طغاچار : امیر طغاچار بسبب آنکه تداجو با او به قوت و استظهار بایدو، مخالفت و منازعت میکرد از دولت بایدو ملول و نفور شده بود. (تاریخ غازان ص 80).
تدجیلغتنامه دهخداتدجی . [ ت َ دَج ْ جی ] (ع مص ) تاریک گردیدن شب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (المنجد) (اقرب الموارد).