رقابت تداخلیinterference competitionواژههای مصوب فرهنگستانرقابتی که در آن یک گونه از دسترسی گونة دیگر به منبعی محدود که هر دو گونه به آن بستگی دارند، جلوگیری میکند
پَسار تداخلیinterference dragواژههای مصوب فرهنگستانپَسار ناشی از تداخل آئرودینامیکی (aerodynamic interference)
حرکات تداخلیconflicting movementsواژههای مصوب فرهنگستانادغام شدن تردد دستکم دو جریان ناهمسو از وسایل نقلیه یا افراد پیاده در تقاطعها
محدودۀ تداخلیconflict zoneواژههای مصوب فرهنگستانمحدودهای از تقاطع که شامل اولین نقطه تا آخرین نقطۀ تداخل است
مسیرهای تداخلیconflicting routesواژههای مصوب فرهنگستاندو یا چند مسیر روبهرو یا همگرا یا متقاطع که در آنها بدون تنظیم برنامۀ حرکت قطارها احتمال برخورد وجود دارد
بیهنجاریهای تداخلیinterference anomaliesواژههای مصوب فرهنگستانبیهنجاریهای حاصل از اثر ترکیبیِ چشمههای نزدیک به همِ جانبی یا عمقی
رقابت تداخلیinterference competitionواژههای مصوب فرهنگستانرقابتی که در آن یک گونه از دسترسی گونة دیگر به منبعی محدود که هر دو گونه به آن بستگی دارند، جلوگیری میکند
پَسار تداخلیinterference dragواژههای مصوب فرهنگستانپَسار ناشی از تداخل آئرودینامیکی (aerodynamic interference)
حرکات تداخلیconflicting movementsواژههای مصوب فرهنگستانادغام شدن تردد دستکم دو جریان ناهمسو از وسایل نقلیه یا افراد پیاده در تقاطعها
محدودۀ تداخلیconflict zoneواژههای مصوب فرهنگستانمحدودهای از تقاطع که شامل اولین نقطه تا آخرین نقطۀ تداخل است
مغناطیسسنج اسکوئیدیSQUID magnetometerواژههای مصوب فرهنگستانمغناطیسسنجی که بر مبنای اصول تداخلی کوانتومی اَبَررسانشی کار میکند
دومنشورbiprismواژههای مصوب فرهنگستانمنشوری با زاویۀ رأس نزدیک به 180 درجه که دو تصویر تشکیل میدهد و میتواند نوارهای تداخلی ایجاد کند
تداخل مزاحمconstrained operationواژههای مصوب فرهنگستانشرایطی در حرکت ضربدری که در آن وسایل نقلیۀ تداخلی به دلیل کاستیهای هندسی مسیر امکان اشغال قسمت بزرگی از خطوط عبور موجود را که برای رسیدن به عملکرد متعادل لازم است، ندارند
تَفْصِيلَفرهنگ واژگان قرآنشرح و توضيح - مفصّل بيان کردن (تفصيل به معناي روشن ساختن معاني و رفع اشتباه از آن است ، به نحوي که اگر خلط و تداخلي در آن معاني شده و در نتيجه مراد و مقصود مبهم شده باشد آن خلط و تداخل را از بين ببرد )