تدارک دیدنفرهنگ مترادف و متضادآماده کردن، مهیا کردن، تامین کردن، تمهید کردن، تهیه کردن، فراهم ساختن، تهیه دیدن، فراهم آوردن، مهیا ساختن
تدارکلغتنامه دهخداتدارک . [ ت َ رُ ] (ع مص ) دررسیدن آخر ایشان اول ایشان را. تلاحق . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). یقال : تدارکوا؛ ای تلاحقوا. (منتهی الارب ). به همدیگر رسیدن . (غیاث اللغات ). ومنه قوله تعالی : حتی اذا ادّارکوا فیها جمیعاً
تدارقلغتنامه دهخداتدارق . [ ] (اِخ ) برادرقیصر روم که با سپاه اسلام در دوران خلافت ابوبکر محاربه نمود. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 460 شود.
تدارکفرهنگ فارسی عمید۱. تهیه کردن؛ آماده ساختن.۲. [قدیمی] رسیدن چیزی به چیزی.۳. [قدیمی] عوض چیزی را فراهم کردن.۴. [قدیمی] خبط و اشتباهی را دریافتن و اصلاح کردن.۵. [قدیمی] تلافی کردن.
suppliedدیکشنری انگلیسی به فارسیعرضه شده است، رساندن، تامین کردن، تهیه کردن، تدارک دیدن، دادن به، تولید کردن
تدارکلغتنامه دهخداتدارک . [ ت َ رُ ] (ع مص ) دررسیدن آخر ایشان اول ایشان را. تلاحق . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). یقال : تدارکوا؛ ای تلاحقوا. (منتهی الارب ). به همدیگر رسیدن . (غیاث اللغات ). ومنه قوله تعالی : حتی اذا ادّارکوا فیها جمیعاً
تدارکفرهنگ فارسی عمید۱. تهیه کردن؛ آماده ساختن.۲. [قدیمی] رسیدن چیزی به چیزی.۳. [قدیمی] عوض چیزی را فراهم کردن.۴. [قدیمی] خبط و اشتباهی را دریافتن و اصلاح کردن.۵. [قدیمی] تلافی کردن.
تدارکلغتنامه دهخداتدارک . [ ت َ رُ ] (ع مص ) دررسیدن آخر ایشان اول ایشان را. تلاحق . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). یقال : تدارکوا؛ ای تلاحقوا. (منتهی الارب ). به همدیگر رسیدن . (غیاث اللغات ). ومنه قوله تعالی : حتی اذا ادّارکوا فیها جمیعاً
متدارکلغتنامه دهخدامتدارک . [ م ُ ت َ رِ ] (ع ص ) چیزی رسنده به چیزی . (آنندراج ). مقرون و پیوسته و ملازم و غیر منقطع. (ناظم الاطباء). || دریابنده چیزی را که از دست رفته باشد. (غیاث ) (ناظم الاطباء). درک کننده و دریابنده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). || به دست آورده و متصرف و دریافت شده
تدارکفرهنگ فارسی عمید۱. تهیه کردن؛ آماده ساختن.۲. [قدیمی] رسیدن چیزی به چیزی.۳. [قدیمی] عوض چیزی را فراهم کردن.۴. [قدیمی] خبط و اشتباهی را دریافتن و اصلاح کردن.۵. [قدیمی] تلافی کردن.
روش تدارکprocurement method, selection methodواژههای مصوب فرهنگستانروش انتخاب عوامل طراحی و اجرای پروژه