تدعکسلغتنامه دهخداتدعکس . [ ت َ دَ ک ُ ] (ع مص ) دستبند بازیدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). بازی دعکسة کردن و آن بازی مجوسان است . (از اقرب الموارد). ببازی دستبند بازیدن یعنی دست یکدیگر را گرفته رقص کردن . (ناظم الاطباء).
متدعکسلغتنامه دهخدامتدعکس . [ م ُ ت َ دَ ک ِ ](ع ص ) دست بند بازنده . (آنندراج ). پیشوای رقص دست بند که به تازی دعکسة گویند. (ناظم الاطباء). و رجوع به تدعکس شود.
متدعکسلغتنامه دهخدامتدعکس . [ م ُ ت َ دَ ک ِ ](ع ص ) دست بند بازنده . (آنندراج ). پیشوای رقص دست بند که به تازی دعکسة گویند. (ناظم الاطباء). و رجوع به تدعکس شود.