ترابُرد فعالactive transportواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی وابسته به انرژی که در آن یونها یا مولکولها در خلاف جهت شیب الکتروشیمیایی از خلال غشای یاخته عبور میکنند
ترابرددیکشنری فارسی به انگلیسیcarriage, conveyance, draft, freight, haul, transit, transport, transportation
ترابُرد واسوretrograde transportواژههای مصوب فرهنگستانانتقال ویروسها در اعصاب در جهت عکس جریان اصلی ورود
ترابُرد 1transportواژههای مصوب فرهنگستانجابهجایی مواد در سامانههای زیستی از خلال غشا، بهویژه غشای یاخته
ترابُرد 2transvectionواژههای مصوب فرهنگستانماتریسی مربعی که همۀ درایههای واقع بر قطر اصلی آن برابر یک و دیگر درایههای آن بهجز یکی از آنها همگی برابر صفرند
ترابُرد پیرایاختهایparacellular transportواژههای مصوب فرهنگستانجابهجایی مواد ازطریق لایههای یاختهای با عبور از فضاهای بینِیاختهای
ترابُرد تودهایbulk transportواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن مواد محلول یا ذرات جامدی که به علت بزرگی قادر به عبور از غشای یاخته به روش پخش ساده یا ترابُرد فعال نیستند، با ایجاد فرورفتگی یا برجستگی در غشا وارد یاخته یا از آن خارج میشوند
پدیدههای ترابُردtransport phenomenaواژههای مصوب فرهنگستانفرایندهایی در سامانههای بسذرهای که در آنها حرکت ذره باعث انتقال انرژی و تکانه و جِرم و بار الکتریکی از نقطهای به نقطۀ دیگر میشود
امنیت لایۀ ترابُردtransport layer security, TLSواژههای مصوب فرهنگستانقرارداد امنیتی و اصالتسنجیای که بهطور گسترده در مرورگرها و ارائۀ خدمات وب کارگرفته میشود
نظریۀ ترابُردtransport theoryواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از مکانیک آماری و نظریۀ جنبشی که با توصیف آماری پدیدههای ترابُرد مولکولها سروکار دارد