ترانزیستورفرهنگ فارسی عمیداسباب الکترونی، ساختمانش کوچک و بادوام است و به محض وصل کردن جریان به کار میافتد. تولید حرارت نمیکند. مقاومتش در مقابل ضربه و ارتعاش زیاد است. در وسایل ارتباطی و دستگاههای گیرنده به کار میرود.
ترانزیستورtransistorواژههای مصوب فرهنگستانوسیلۀ نیمهرسانای فعال در مدارهای الکترونیکی که شامل سه یا تعداد بیشتری پایانه باشد و تقریباًً تمام عملیات لامپهای گرما ـ یونی، ازجمله تقویت و آشکارسازی و نوسانسازی و کلیدزنی را انجام دهد
ترانزیستورفرهنگ فارسی معین(تِ تُ) [ انگ . ] (اِ.) دستگاهی برای توسعه دادن نوسانات الکتریکی به وسیلة عمل شارژ الکترونیکی در جسم نیم هادی کریستالین .
ترانزیستور پیوندیjunction transistorواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ترانزیستور که در آن سدهای گسیلنده و گردآورنده در ناحیههای نیمرسانا با رسانایی مخالف تشکیل میشود
ترانزیستور تُنُکلایهdepletion-layer transistorواژههای مصوب فرهنگستانترانزیستوری که کارکردش بهطور مستقیم به شارش حاملها در تُنُکلایه بستگی دارد
سامانۀ گیرانش ترانزیستوریtransistorized ignition, TI, transistorized ignition system, transistorized coil ignition, TCI, transistor ignition, transistor ignition system, inductive semiconductor ignition, solid ignition systemواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سامانۀ گیرانش الکترونیکی که در آن توزیع برق در بین شمعها با ترانزیستور صورت میگیرد
ترانزیستور پیوندیjunction transistorواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ترانزیستور که در آن سدهای گسیلنده و گردآورنده در ناحیههای نیمرسانا با رسانایی مخالف تشکیل میشود
ترانزیستور تُنُکلایهdepletion-layer transistorواژههای مصوب فرهنگستانترانزیستوری که کارکردش بهطور مستقیم به شارش حاملها در تُنُکلایه بستگی دارد