تراوولغتنامه دهخداتراوو. [ تْرا / ت ِ وُ ] (اِخ ) پیر.ژنرال فرانسوی که بسال 1767 م . در پولینْی متولد شد و در جنگ وانده معروف گشت و در سال 1836 درگذشت .
تروولغتنامه دهخداتروو. [ ت ْ رِ ] (اِخ ) مرکز شاهزاده نشین قدیمی دمب و اکنون مرکز بلوکی در ولایت بورگ است که در ایالت ان فرانسه واقع است و 3900 تن سکنه دارد.
تراوالغتنامه دهخداتراوا. [ ت َ ] (نف ) تراوش کننده ، چون : پرده های تراوا و پرده های نیم تراوا. رجوع به گیاه شناسی گل گلاب صص 49 - 50 شود.
ترووهلغتنامه دهخداترووه . [ ت َ / ت ُ وَ / وِ ] (اِ) جفت را گویند و به عربی زوج خوانند. (برهان ) (از آنندراج ). زوج و جفت و دوگانه و دوتایی . (ناظم الاطباء). || فرد و یکتا. (ناظم الاطباء). رجوع به تروه در همین لغت نامه شود.<br
تراواییpermeabilityواژههای مصوب فرهنگستانشاخصی برای ویژگی مغناطیسی ماده که بهصورت نسبت میدان مغناطیسی القاشده در ماده به میدان مغناطیسی القاکننده تعریف میشود