تراژانلغتنامه دهخداتراژان . [ تْرا / ت ِ ] (اِخ ) مارکوس اولپیوس تراژانوس کرینیتوس . یکی از امپراتوران بزرگ روم است که بسال 52 م . در ایتالیکا (اسپانیا) متولد شد. پدرش مردی نوخاسته بود و مورد حمایت امپراتور وسپازین قرار گرفت و
چتریانلغتنامه دهخداچتریان . [چ َ ] (اِ مرکب ) تیره ای از گیاهان که وضع گلهای آنها همیشه بشکل چتر و غالباًبصورت چتر مرکب است . (از گیاه شناسی گل گلاب ص 233).
ترانلغتنامه دهخداتران . [ ت َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کنارک در شهرستان چاه بهار که در 72هزارگزی شمال باختری چاه بهار و هفت هزارگزی شمال راه مالرو چاه بهار به جاسک واقع است و 25 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران
ترایانلغتنامه دهخداترایان . [ ت َ ] (نف ، ق ) در حال تراییدن .(یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تراییدن شود.
تیرانلغتنامه دهخداتیران . (اِخ ) دهی از دهستان بربرود است که در بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع است و 343 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
آدرینلغتنامه دهخداآدرین . [ ی َ ] (اِخ ) آدریانوس . نام عظیمی از عظماء روم متولد در 76 م . وی پسرخوانده ٔ تراژان بود و چون تراژان بمرد جانشین او گردیده (117 - 138 م .). و بصنعت و ادبیات شوقی و
لوسیوس کی یه توسلغتنامه دهخدالوسیوس کی یه توس . [ ی ِ ] (اِخ ) نام یکی از سرداران تراژان امپراطور روم . (ایران باستان ج 3 ص 2485).
استاشلغتنامه دهخدااستاش . [ اُ ] (اِخ ) (سن ...) وی سربازی در سپاه طرایانوس (تراژان ) بود و در زمان ادریانوس بشهادت رسید. ذکران او 20 سپتامبر است .
طریانوسلغتنامه دهخداطریانوس . [ طِ ] (اِخ ) تراژان . یکی از قیاصره ٔ روم قدیم که بسال 52 م . در ایطالیکا یکی از بلاد اسپانی به دنیا آمد و از سال 98 تا سال 117 م . در روم پادشاهی کرد و از سال <sp