خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترجح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ترجح
/tarajjoh/
معنی
۱. برتری و فزونی یافتن.
۲. برتری جستن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ترجح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tarajjoh ۱. برتری و فزونی یافتن.۲. برتری جستن.
-
ترجح
لغتنامه دهخدا
ترجح . [ ت َ رَج ْ ج ُ ] (ع مص ) بگراییدن . (تاج المصادر بیهقی ). گراییدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مایل شدن چیزی بطرفی ، و بوسیله ٔ باء جر متعدی شده معنی مایل گردانیدن دهد چنانکه گویند: ترجحت الارجوحة بالغلام ؛ تاب کودک را مایل گردانید. (از ش...
-
ترجح
فرهنگ فارسی معین
(تَ رَ جُّ) [ ع . ] (مص ل .) چربیدن ، فزونی جستن .
-
جستوجو در متن
-
مترجح
لغتنامه دهخدا
مترجح . [ م ُ ت َ رَج ْ ج ِ ] (ع ص ) گراینده و جنبنده . (آنندراج ). جنبیده و از این طرف به آن طرف در هوا حرکت داده شده . (ناظم الاطباء). || مایل گرداننده . (آنندراج ). راجح و مایل به چربیده و فزون آمده . (ناظم الاطباء). و رجوع به ترجح شود.
-
نوع
لغتنامه دهخدا
نوع . [ ن َ / نُو ] (از ع ، اِ) گونه . قسم . (غیاث اللغات ). صنف . لون . (منتهی الارب ). جور : هر روز نوع دیگر می گفت . (تاریخ بیهقی ص 363). از این نوع بسیار گفتند. (تاریخ بیهقی ص 369). نوعی است از مرغان آب که او را طیطوی خوانند. (کلیله و دمنه ). آدم...
-
ظن
لغتنامه دهخدا
ظن . [ ظَن ن ] (ع مص ، اِمص ) پنداشت . گمان . ارتیاب . یعنی طرف راجح از دو طرف اعتقاد غیرجازم . (منتهی الارب ). حدس . || گمان بردن . || به درستی دانستن . دانستن . اعتقاد محکم . قوله تعالی : ظن داود (قرآن 24/38)؛ أی علم و ایقن . و لغت از اضداد است . ...
-
اراده
لغتنامه دهخدا
اراده . [ اِ دَ ] (ع مص ، اِمص ) اِرادة. اِرادت . خواستن . (تاج المصادر بیهقی ). خواست . خواسته . خواهش . میل . قصد. آهنگ . کام . دَهر. (منتهی الارب ) : و واقف گردان او را بدرستی اختیار کردنت در آنچه جسته ای آنرا و صواب بودن بآنچه اراده کرده ای . (تا...