ترعبللغتنامه دهخداترعبل . [ ت َ رَ ب ُ ] (ع مص )پاره گردیدن جامه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || کهنه شدن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترهبللغتنامه دهخداترهبل . [ ت َ رَب ُ ] (ع مص ) به روش رهبلة رفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). به روش رهبلة رفتن . و رهبلة نوعی از رفتاراست . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). به روش رهبله رفتن و آن نوعی رفتار است مانند هرولة. (از المنجد).