خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تره تیزک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تره تیزک
/taretizak/
معنی
= ترتیزک
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تره تیزک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) taretizak = ترتیزک
-
تره تیزک
لغتنامه دهخدا
تره تیزک . [ ت َ رَ /رِ زَ ] (اِ مرکب ) از تره + تیز + ک (پسوند) ترتیزک یا شاهی گیاهی است از تیره ٔ چلیپائیان . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). یعنی سبزه ای که تخمش به هند، هالم و جندمور نام دارد. (شرفنامه ٔ منیری ). و رجوع به ترتیزک و تره تندک و شاهی و گیا...
-
تره تیزک
لغتنامه دهخدا
تره تیزک . [ ت َ رِزَ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان گنجگاه در بخش سنجیدشهرستان هروآباد که در 12 هزارگزی باختر مرکز بخش گیوی و 3 هزارگزی شوسه ٔ اردبیل به هروآباد واقع است . کوهستانی و معتدل است و 414 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن حبوبات و غلات ...
-
تره تیزک
فرهنگ فارسی معین
(تَ رِ. تِ زَ) (اِمر.) گیاهی است یک ساله با برگ های بیضی شکل ، جزء سبزی های خوردنی است که مزه ای تند و تیز دارد.
-
تره تیزک
لهجه و گویش تهرانی
از اجزاء سبزی خوردن
-
واژههای مشابه
-
ترة
لغتنامه دهخدا
ترة. [ ت ِ رَ ] (ع مص ) کینه ور کردن کسی را. (شرح قاموس ). نستیدن کینه را (؟). (منتهی الارب ). کینه یا ستم رسانیدن به کسی . (از اقرب الموارد). || ترسانیدن . || مکروه و بدی رسانیدن . || کم کردن مال و حق کسی را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
ترة
لغتنامه دهخدا
ترة. [ ت ُرْ رَ ] (ص ، اِ) زن حسین خویلة. (منتهی الارب ). زن صاحب جمال رعنا. (ناظم الاطباء). الترة، الجاریة الحسناءالرعنا. (تاج العروس ).
-
تُرّه
لهجه و گویش بختیاری
torra پیمانه چوبى استوانهاىشکلى که تخت یا سر صاف آن گنجایش 15 کیلو غلات و حبوبات دارد.
-
تُره تُره،طره طره
لهجه و گویش تهرانی
دالبر دالبر
-
تره وار
لهجه و گویش مازنی
taare vaar
-
خشک تره
لغتنامه دهخدا
خشک تره . [ خ ُ ت َ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) سبزی وقتی که خشک کرده باشند. سبزی خشک . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
Fumaria
شاهتره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای از شاهترهایان با حدود 50 گونۀ علفی خودرو در آسیا و اروپا که از ویژگیهای آن داشتن میوههای تکدانهای است
-
سلمه تره
لغتنامه دهخدا
سلمه تره . [ س َ م َ ت َ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) گیاهی است دو پایه از تیره ٔ فرفیونیان که گیاهان مضر است . رجوع به گیاه شناسی گل گلاب ص 240 و سلمی تره شود.
-
سلمی تره
لغتنامه دهخدا
سلمی تره . [ س َ ت َ رَ ] (اِ مرکب ) گیاهی است و چنان نماید که تاج خروس بری باشد. (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به سلمه تره شود.