تزنیجلغتنامه دهخداتزنیج . [ ت َ] (ع مص ) کم دادن کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). در ذیل اقرب الموارد نویسد: عطاء مزنج کمعظم ، اندک . و در تاج آرد: کسی از ائمه ٔ لغت این کلمه را ننوشته و ظاهراً تحریف مزلج است . (ذیل اقرب الموارد).
تجنیزلغتنامه دهخداتجنیز. [ ت َ ] (ع مص ) مرده را بر تخت نهادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد). || نماز گزاردن کاهن مرده را. (از اقرب الموارد).