لغتنامه دهخدا
تشمیس . [ ت َ ] (ع مص ) چیزی را به آفتاب سوختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || در آفتاب گستردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). آفتاب دادن و به آفتاب خشک کردن . (یادداشت مرحوم دهخدا): و یشمس [ عصارة الحصرم ] فی اناء من نحاس . (ابن ا