لغتنامه دهخدا
تصبیح . [ ت َ ] (ع مص ) بامداد نزدیک کسی آمدن . (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ). بامداد آمدن . (زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). آمدن کسی را دربامداد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || صبوحی دادن . (زوزنی ) (تاج المصادربیهقی ). نوشانیدن صبوح که شر