خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تصوف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تصوف
/tasavvof/
معنی
۱. طریقه و مسلکی که پیروان آن به احتراز از خواهشهای نفسانی و اعراض از ماسویاللّه دلالت میشوند. اهل تصوف برای رسیدن به حقیقت باید ریاضتهایی تحمل کنند و مراحلی به نام مراحل سلوک را بپیمایند و پیر یا مرشد آنان را در پیمودن این مراحل مدد میکند.
۲. (اسم مصدر) پشمینهپوش شدن؛ صوفی شدن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. سلوک، عرفان
۲. پشمینهپوشی، درویشی، صوفیگری، قلندری
۳. حکمت، عرفان
۴. طریقت
دیکشنری
mysticism
-
جستوجوی دقیق
-
تصوف
لغتنامه دهخدا
تصوف . [ ت َ ص َوْ وُ ] (ع مص ) به مذهب صوفیه درآمدن مرد. (ناظم الاطباء). صوفی شدن مرد. (از اقرب الموارد). || خوی صوفیه گرفتن و متصوف شدن . (از اقرب الموارد). || پشمینه پوشیدن . مأخوذ از صوف بالضم که بمعنی پشم و نوعی از پشمینه و به اصطلاح از خواهش ن...
-
تصوف
واژگان مترادف و متضاد
۱. سلوک، عرفان ۲. پشمینهپوشی، درویشی، صوفیگری، قلندری ۳. حکمت، عرفان ۴. طریقت
-
تصوف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] tasavvof ۱. طریقه و مسلکی که پیروان آن به احتراز از خواهشهای نفسانی و اعراض از ماسویاللّه دلالت میشوند. اهل تصوف برای رسیدن به حقیقت باید ریاضتهایی تحمل کنند و مراحلی به نام مراحل سلوک را بپیمایند و پیر یا مرشد آنان را در پیمودن این ...
-
تصوف
فرهنگ فارسی معین
(تَ صَ وُّ) [ ع . ] (مص ل .) صوفی شدن ، به عرفان پرداختن .
-
تصوف
دیکشنری فارسی به انگلیسی
mysticism
-
تصوف
دیکشنری فارسی به عربی
روحانية
-
واژههای مشابه
-
اهل تصوف
دیکشنری فارسی به عربی
صوفي
-
عِرفان و تصوف
فرهنگ گنجواژه
عرفان.
-
جستوجو در متن
-
Sufism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصوف
-
صوفیه
فرهنگ نامها
(تلفظ: sufiy(y)e) (عربی) (در تصوف) پیروان طریقه و مسلک تصوف ، اهل تصوف ، متصوفه ؛ پایتخت بلغارستان .
-
صوفی
فرهنگ نامها
(تلفظ: sufi) (عربی) (در تصوف) پیرو یکی از فرقههای تصوف ، درویش ؛ نام روستایی در ماکو .
-
روحانية
دیکشنری عربی به فارسی
تصوف , عرفان , فلسفه درويش ها
-
mysticism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عرفان، تصوف، فلسفه درویش ها