تظرمطلغتنامه دهخداتظرمط. [ ت َ ظَ م ُ ] (ع مص ) در گل و لای افتادن و آلوده گردیدن در آن . (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء). در گل افتادن . (از اقرب الموارد).
متظرمطلغتنامه دهخدامتظرمط. [ م ُ ت َ ظَ م ِ ] (ع ص ) سخت گلناک . ارض متظرمطة؛ زمین سخت گلناک . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و رجوع به تظرمط شود.
متظرمطلغتنامه دهخدامتظرمط. [ م ُ ت َ ظَ م ِ ] (ع ص ) سخت گلناک . ارض متظرمطة؛ زمین سخت گلناک . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و رجوع به تظرمط شود.