تعضوضلغتنامه دهخداتعضوض . [ ت َ ] (ع اِ) خرمایی است سیاه شیرین وخرمایی شیرین که به هجر منسوب است . و تعضوضه یکی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). تمر سیاه پرشیرینی و معدن آن در هجر است . (از اقرب الموارد).
تعدادلغتنامه دهخداتعداد. [ ت َ ] (ع مص ) مصدر است بمعنی عد (شمردن ). (از اقرب الموارد). شمار کردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). و رجوع به عَدّ شود.
تعدادلغتنامه دهخداتعداد. [ ت ِ ] (از ع ، اِ) در فارسی امروزین شماره و حساب و شمردگی و شمار. (ناظم الاطباء).
تعدیاتلغتنامه دهخداتعدیات . [ ت َ ع َدْ دی ] (ع اِ) مأخوذ از تازی اجحافات و ظلمها و ستمها و زبردستیها. (ناظم الاطباء).
تعضوضةلغتنامه دهخداتعضوضة. [ ت َ ض َ ] (ع اِ) زن تنگ شرم . || داهیة. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || یکی تعضوض . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
تعضوضةلغتنامه دهخداتعضوضة. [ ت َ ض َ ] (ع اِ) زن تنگ شرم . || داهیة. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || یکی تعضوض . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).