تعلیماتلغتنامه دهخداتعلیمات . [ ت َ ] (از ع ، اِ) در فارسی امروز درس وچیزهای آموختنی . (ناظم الاطباء). آموزش : - تعلیمات دینی ؛ درس شرعیات و علوم دینی .- تعلیمات عالیه ؛ آموزش عالی .- تعلیمات م
تعلیمیفرهنگ مترادف و متضاد۱. آموزشی، تعلیماتی ۲. آموزش داده، تربیت یافته، بارآمده ۳. مربوطبهتعلیم ۴. عصایکوچک
اوژهلغتنامه دهخدااوژه . [ اُ ژِ ] (اِخ ) (1854-1924م .) کلود. ادیب و نویسنده ٔ فرانسوی مؤلف کتب بسیارِ تعلیماتی است که در جمعآوری کتاب لاروس مصورو لاروس کوچک و لاروس عمومی و مجله ٔ لاروس ماهیانه زحمت بسیار کشیده و مدیریت آنه
هارپینییلغتنامه دهخداهارپینیی . (اِخ ) هانری . نقاش فرانسوی که در سال 1819 م . در والنسین متولد شد و به سال 1916 در سن پریوه درگذشت . تعلیماتی از آگار گرفت و به منظره سازی رغبت یافت .وی هنرمندی توانا بود و هم ّ خود را بیشتر در سا