تیغآرایلغتنامه دهخداتیغآرای . (نف مرکب ) در صفات دست . (آنندراج ). ماهر و چابک در شمشیر زدن : بار سر کردی ز گردن دور دشمن را به تیغبار گردن گشت اکنون دست تیغآرای من .علی خراسانی (از آنندراج )
تغرفلغتنامه دهخداتغرف . [ ت َ غ َرْ رُ ] (ع مص ) همه را فراگرفتن ، یقال : تغرفنی ؛ اخذ کل شی ٔ معی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
چاه تغاریلغتنامه دهخداچاه تغاری . [ ت َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش ماهان شهرستان کرمان که در 42 هزارگزی جنوب ماهان و 20 هزارگزی راه شوسه ٔ کرمان به بم واقع شده و 15 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغراف