لغتنامه دهخدا
تفاقم . [ ت َ ق ُ ](ع مص ) بزرگ گردیدن کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بزرگ و سخت قوی شدن کار. (از اقرب الموارد) : چون این خبر به ناصرالدین رسید به سیف الدوله نوشت تا روی به نیشابور نهد و برادر خویش بغراجق را بمدد او فرستاد تا کار ایشان