25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
زندگر
exegetes
ترجمان شدن
شراح
شوارح
communalizer
بیشتر بدانید
در آغوش گرفتن با مهربانی
noncongenital
سیر
دشتی کلاته غربی
rationalized
برف گوله
تفسیرگر
مترادف
مفسر، تاویلگر، شارح، تفسیردان
جستوجوی دقیق
تفسیرگر
فرهنگ مترادف و متضاد
مفسر، تاویلگر، شارح، تفسیردان
جستوجوی متن
مفسر
فرهنگ مترادف و متضاد
۱. تفسیرگر ۲. گزارشگر ۳. مترجم ۴. تفسیرنویس