خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تماشایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تماشایی
/tamāšāy(')i/
معنی
۱. هرچیز دیدنی و قابل تماشا.
۲. (اسم، صفت نسبی) [قدیمی] تماشاچی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. پرشور، جالب، زیبا
۲. سرگرمکننده، مشغولکننده ≠ خستهکننده
۳. دیدنی
۴. بیننده، تماشاچی
دیکشنری
colorful, picturesque, scenic, sight, spectacular
-
جستوجوی دقیق
-
تماشایی
واژگان مترادف و متضاد
۱. پرشور، جالب، زیبا ۲. سرگرمکننده، مشغولکننده ≠ خستهکننده ۳. دیدنی ۴. بیننده، تماشاچی
-
تماشایی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به تماشا) [عربی. فارسی] tamāšāy(')i ۱. هرچیز دیدنی و قابل تماشا.۲. (اسم، صفت نسبی) [قدیمی] تماشاچی.
-
تماشایی
لغتنامه دهخدا
تماشایی . [ ت َ ] (ص نسبی ) مردم تماشاچی . (ناظم الاطباء). نظارگی و بیننده . (آنندراج ). تماشاگر. (آنندراج ). نظاره . آنکه تماشا کند ج ، تماشائیان . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : درخور بوستانسرای ترازهره و مشتری تماشائی . سیدحسن غزنوی .عروس حسن ترا ه...
-
تماشایی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
colorful, picturesque, scenic, sight, spectacular
-
واژههای مشابه
-
تماشایی (عامیانه)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
eyeful
-
جستوجو در متن
-
nonblinding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر تماشایی
-
spectacularity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تماشایی
-
spectacled caiman
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کیمن تماشایی
-
spectacular
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیدنی و جذاب، منظره دیدنی، نمایش غیر عادی، تماشایی
-
spectacular
روانشناسی
تماشایی ، منظره دیدنی ، نمایش غیر عادی ، تماشائی
-
چشمگیر، چشمگیر
واژگان مترادف و متضاد
۱. تماشایی ۲. قابل ملاحظه، شایانتوجه، زیاد، فراوان ۳. مهم، باارزش ۴. پرجلوه
-
بازیگر
واژگان مترادف و متضاد
۱. آرتیست، بازیکن، ستاره، هنرپیشه، هنرمند ≠ تماشاچی، تماشاگر، تماشایی ۲. بازیکن ۳. نقشپرداز ۴. نیرنگباز، فریبکار، حقهباز
-
زیبا
واژگان مترادف و متضاد
۱. پریچهر، پریرو، جمیل، خوبرو، خوبصورت، خوشاندام، خوشگل، خوشمنظر، رعنا، زیبارو، شیک، صبیح، ظریف، قشنگ، لطیف، لعبت، مطبوع، مقبول، ملیح، نازنین، نیکمنظر، نیکورو، وجیه، وسیم ۲. باطراوت، تماشایی، خوش، شکیل ≠ زشت