تمبکتی . [ ] (اِخ ) عبدالرحمن . رجوع به السعدی عبدالرحمن و معجم المطبوعات شود.
تمبکتی . [ ] (اِخ ) احمدبابا. رجوع به احمدبابا تمبکتی شود.
تمبکتو.[ ت ُ ب ُ ] (اِخ ) تمبوکتو. رجوع به همین کلمه شود.