تمرعلغتنامه دهخداتمرع . [ ت َ م َرْ رُ ] (ع مص ) شتافتن . || یا چراگاه جستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || جنبیدن بینی از خشم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ترمع بینی . (از اقرب الموارد).
تمرةلغتنامه دهخداتمرة. [ ت َ رَ ] (اِخ ) دهی است به یمامه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به معجم البلدان شود.
تمرةلغتنامه دهخداتمرة. [ ت ُم ْ م َ رَ ] (ع اِ) ترند که مرغی است کوچکتر از گنجشک . ج ، تمامیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).عصفورالسیاح ؛ از انواع پرندگان خرد. (دزی ج 1 ص 3).