خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تمویل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تمویل
/tamvil/
معنی
مالدار ساختن؛ صاحب مال گردانیدن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تمویل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tamvil مالدار ساختن؛ صاحب مال گردانیدن.
-
تمویل
لغتنامه دهخدا
تمویل . [ ت َ ] (ع مص ) مالدار کردن . (تاج المصادر بیهقی ). مالدار گردانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (اصطلاح علم شمار) بیرونی آرد: تمویل مال کردن بود. ازایرا که چون عدد را اندر مثل او زنیم آنچه گردآید او را مال...
-
تمویل
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) مال کردن ؛ به قوة دو رسانیدن ، عددی را در نفس خود ضرب کردن .
-
جستوجو در متن
-
مال
لغتنامه دهخدا
مال . (ع اِ) خواسته . (ترجمان القرآن ) (دهار). خواسته و آنچه در ملک کسی باشد. ج ، اموال . (منتهی الارب ) (آنندراج ). هر چیز که در تملک کسی باشد. (از اقرب الموارد). هر آنچه در تصرف و در ید کسی باشد. خواسته و ثروت و دولت و توانگری . زر و ملک . (ناظم ال...