تواجدلغتنامه دهخداتواجد. [ ت َ ج ُ ] (ع مص ) جُستن و یافتن . (آنندراج ). || وجد خواستن به تکلف . اظهار وجد کردن بدون بودن آن . (از تعریفات جرجانی ) (از اقرب الموارد).
تواجدفرهنگ فارسی عمید۱. (تصوف) طلب یا اظهار وجد کردن از روی تکلف.۲. [قدیمی] اظهار وجد و شادمانی کردن؛ شور و وجد کردن.
توجدلغتنامه دهخداتوجد. [ ت َ وَج ْ ج ُ ] (ع مص ) شکایت نمودن بی خوابی و جز آن را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). شکایت کردن از امری ، یقال : لایتوجد سهر لیله ؛ ای لایشکو ما مسه من مشقة. (از اقرب الموارد). || اندوهگین شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الا
طویجاتلغتنامه دهخداطویجات . [ طُ وَ ] (اِخ ) دهی از دهستان رویسی بخش مرکزی شهرستان خرمشهر در 3 هزارگزی جنوب خرمشهر و یکهزار گزی باختر اتومبیل رو خرمشهر به آبادان . دشت ، گرمسیر و مالاریائی . ساکنین از طایفه ٔ فیصلی هستند. 150 ت
توجهاتلغتنامه دهخداتوجهات . [ ت َ وَج ْ ج ُ ] (ع اِ) ج ِ توجه . ملاطفتها و نوازشها و دقتها. (ناظم الاطباء). رجوع به توجه شود.
مقدمهلغتنامه دهخدامقدمه . [ م ُ ق َدْ دِ / دَ م َ / م ِ ] (از ع ، اِ) اول از هر چیزی و جزء پیشین و نخستین از هر چیزی . (ناظم الاطباء).- در مقدمه ؛ از پیش . پیشاپیش . جلوتر :