خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توت وحشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
توت وحشی
لغتنامه دهخدا
توت وحشی . [ ت ِ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ثمر علیق است و به شیرازی توت سه گل نامند. (فهرست مخزن الادویه ) (از الفاظ الادویه ) (ازاختیارات بدیعی ). و رجوع به تمشک و توت سه گل شود.
-
واژههای مشابه
-
دره توت
لغتنامه دهخدا
دره توت . [ دَرْ رَ ] (اِخ ) ده مخروبه ای است از دهستان موگوئی بخش آخوره ٔ شهرستان فریدن . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
درخت توت
لغتنامه دهخدا
درخت توت . [ دِ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیوه ژن بخش فریمان شهرستان مشهد، واقع در 62هزارگزی شمال باختری فریمان و 2هزارگزی خاور راه شوسه ٔ قدیمی تهران به مشهد. آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
درخت توت
لغتنامه دهخدا
درخت توت . [ دِ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طبس مسینا بخش درمیان شهرستان بیرجند، واقع در 64هزارگزی جنوب خاوری درمیان و 31هزارگزی شمال درح ، با 270 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
درخت توت
لغتنامه دهخدا
درخت توت . [ دِ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان صالح آباد بخش جنت آباد شهرستان مشهد، واقعدر 6هزارگزی شمال خاوری صالح آباد. آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
خبر توت
لغتنامه دهخدا
خبر توت . [ خ َ ب َ ] (اِخ ) نام ناحیتی است به افغانستان در شانزده هزار و پانصدگزی شمال قریه ٔ مقر علاقه ٔ دهله ولایت قندهار بین 65 درجه و 52 دقیقه ٔ طول شرقی و 32 درجه و 6 دقیقه و 22 ثانیه ٔ عرض شمالی . (از قاموس جغرافیایی افغانستان ج 2).
-
توت الثعلب
لغتنامه دهخدا
توت الثعلب . [ تُث ْ ث َل َ ] (ع اِ مرکب ) سندیوطس . (ترجمه ٔ ضریر انطاکی ).
-
توت العلیق
لغتنامه دهخدا
توت العلیق . [ تُل ْ ع َ ] (ع اِ مرکب ) تمشک . توت سه گل . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تمشک و توت سه گل شود.
-
توت پزان
لغتنامه دهخدا
توت پزان . [ پ َ ] (اِ مرکب ) زمان رسیدن توت . گرمی که در هوا پیدا آید پختن و رسانیدن توت را. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
توت چال
لغتنامه دهخدا
توت چال . (اِخ ) دهی از دهستان رودباراست که در بخش معلم کلایه ٔ شهرستان قزوین واقع است و 100 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
توت خوشادول
لغتنامه دهخدا
توت خوشادول . [ خ ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان بخش ارکواز است که در شهرستان ایلام واقع است و 285 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
توت ذیل
لغتنامه دهخدا
توت ذیل . (اِخ ) دهی از دهستان کوشه است که در بخش خاش شهرستان زاهدان واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
توت شامی
لغتنامه دهخدا
توت شامی . (اِخ ) دهی از بخش گوران شهرستان اسلام آباد غرب است که 800 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
توت نده
لغتنامه دهخدا
توت نده . [ ن َ دِه ْ ] (اِخ ) دهی از دهستان بویراحمد سرحدی است که در بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان واقع است و 500 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).