تورتکلغتنامه دهخداتورتک . [ ت َ ] (اِ) قرقاول و تذروو خروس جنگلی . (ناظم الاطباء). رجوع به تورنگ شود.
طارطقهلغتنامه دهخداطارطقه . [ رَ ق َ ] (اِ) دانه ای است که آن را ماهودانه گویند. وبه عربی حب ّالملوک خوانند . و این غیر حب ّ السلاطین است . (برهان ) (آنندراج ).