تأمریلغتنامه دهخداتأمری . [ ت َءْ م ُ ری ی ] (ع اِ) (از «أم ر») تاموری . تؤمری . کسی . احدی .(منتهی الارب ). مذکر و مؤنث در وی یکسان است . (منتهی الارب ). و بدین معنی رجوع به تامور و تأمور شود.
طوماریلغتنامه دهخداطوماری . (اِخ ) عیسی بن محمدبن احمدبن عمربن عبدالملک بن عبدالعزیربن جریج ، مکنی به ابوعلی (262 - 360 هَ . ق .). اهل بغداد است و چون صحبت ابوالفضل بن طومار هاشمی دریافت به طوماری مشهور گشت . وی از ثعلب و مبرد
طوماریscroll 2واژههای مصوب فرهنگستاننوعی عنوانبندی که بهصورت افقی یا عمودی از طرفی به طرف دیگر حرکت میکند متـ . عنوانبندی طوماری
اصطرلاب طوماریلغتنامه دهخدااصطرلاب طوماری . [ اُ طُ ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از اقسام اصطرلاب است . رجوع به اسطرلاب شود.
تأمریلغتنامه دهخداتأمری . [ ت َءْ م ُ ری ی ] (ع اِ) (از «أم ر») تاموری . تؤمری . کسی . احدی .(منتهی الارب ). مذکر و مؤنث در وی یکسان است . (منتهی الارب ). و بدین معنی رجوع به تامور و تأمور شود.