لغتنامه دهخدا
استبدال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بدل گرفتن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). گرفتن چیزی را بدل چیزی . (منتهی الارب ). مبدل کردن چیزی را بچیزی . بدل کردن چیزی جای چیزی . || خواستن چیزی را عوض چیزی . (منتهی الارب ). اقتیال . استیهار: و ان اردتم استبدال زوج مکان زوج و آتیتم احدیهن ّ