ترق ترقلغتنامه دهخداترق ترق . [ ت ِ رِ ت ِ رِ ] (اِ صوت ) حکایت آواز تیر سقف آنگاه که شروع به شکستن کند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). حکایت آواز برخورد دو چیز عموماً.
طریق طریقلغتنامه دهخداطریق طریق . [ طِرْ ری طِرْ ری ] (ع صوت مرکب ) بجای طرقواکه فعل امر است استعمال کنند. رجوع به طرقوا شود.
قهوة تیرهبرشتdark-roasted coffeeواژههای مصوب فرهنگستانقهوهای که برشتن آن پس از ترق دوم متوقف میشود
قهوة روشنبرشتlight-roasted coffeeواژههای مصوب فرهنگستانقهوهای که برشتن آن پیش از نخستین ترق یا بلافاصله پس از آن متوقف میشود
قهوة میانبرشتmedium-roasted coffeeواژههای مصوب فرهنگستانقهوهای که درجة برشتن آن پیش از ترق دوم متوقف میشود