سانتوپیترودی تندالغتنامه دهخداسانتوپیترودی تندا. [ ت ُ ی ِ رُ ت ِ ] (اِخ ) حاکم نشین ایالت کرس بخش باستیا دارای 560 گز ارتفاع .
تندگویلغتنامه دهخداتندگوی . [ ت ُ ] (نف مرکب )تندگفتار. که سخن درشت گوید. تلخ گفتار : قوی استخوانها و بینی بزرگ سیه چرده و تندگوی و سترگ .فردوسی .
آواپیامvoice message, spoken messageواژههای مصوب فرهنگستانپیامی که معنای آن ازطریق تغییر در حجم یا نغمه یا تُندا یا ضرباهنگ یا رنگ صدای گوینده به شنونده انتقال یابد
سانتوپیترودی تندالغتنامه دهخداسانتوپیترودی تندا. [ ت ُ ی ِ رُ ت ِ ] (اِخ ) حاکم نشین ایالت کرس بخش باستیا دارای 560 گز ارتفاع .
افداسلغتنامه دهخداافداس .[ اِ ] (ع مص ) تننده افتادن در آوند و خنور. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تندا یعنی عنکبوت افتادن در آوند و خنور. (آنندراج ).