چشمه تلخولغتنامه دهخداچشمه تلخو. [ چ َ م َ ت َ ](اِخ ) دهی است از دهستان دشمن زیاری بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون که در 77 هزارگزی جنوب خاوری فهلیان و 14 هزارگزی راه فرعی اردکان به هرایجان واقع است . کوهستانی است و <span class
طلخیفلغتنامه دهخداطلخیف . [ طِ ] (ع ص ) ضرب طلخیف ؛ زدن سخت و ضرب طلحیف (به حاء مهمله ) است در لغات و معانی . (منتهی الارب ).
تلخالغتنامه دهخداتلخا. [ ت َ ] (اِ) دانه ای که آن را نیم برشت کرده و کوفته و با آب مخلوط کرده خمیر کنند. (ناظم الاطباء). || زهره و مراره را نیز گویند.
چشمه تلخولغتنامه دهخداچشمه تلخو. [ چ َ م َ ت َ ](اِخ ) دهی است از دهستان دشمن زیاری بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون که در 77 هزارگزی جنوب خاوری فهلیان و 14 هزارگزی راه فرعی اردکان به هرایجان واقع است . کوهستانی است و <span class