تل تللغتنامه دهخداتل تل . [ ت ُ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حیات داود که در بخش گناوه ٔ شهرستان بوشهر واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
توپول موپوللغتنامه دهخداتوپول موپول . [ ت ُ پُل ْ م ُ پُل ْ ] (ص مرکب ، از اتباع ) تُپُل مُپُل . در تداول عامه ، گرداندام . گرد و غند. گوشتالو. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
چاقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ه، پروار، قطور، کلفت، ضخیم، [ عریض 205]، درشت، سنگینوزن، تپل، گوشتالو، تپلمپل، چاقوچله، گنده، خیکی، گامبو، چاقالو، متورم، دکل، چهارپهلو، چهارشانه، تنومند سنگین، سنگین و کند، استخواندار پرواری، پُرگوشت