تپۀ تقسیمhumpواژههای مصوب فرهنگستانتپۀ کوچکی که از شیب آن برای آرایش قطارها و اعزام آنها به مسیرهای مختلف استفاده شود
آزمون تهنشینیsettleability testواژههای مصوب فرهنگستانآزمونی برای تعیین قابلیت جدا شدن جامدات از مایع در حوض تهنشینی نهایی
آزمون جامدات تهنشینیپذیرsettleable solids testواژههای مصوب فرهنگستانآزمونی برای اندازهگیری حجم جامداتی که در یک لیتر نمونه پس از یک ساعت در قیف ایموف تهنشین میشوند
نوترینوی تاؤtau neutrinoواژههای مصوب فرهنگستانذرهای که به همراه تاؤ، نسل سوم لپتونها را تشکیل میدهد و در طبیعت فقط بهصورت چپگرد وجود دارد
ته تهلغتنامه دهخداته ته . [ ت ُه ْ ت ُه ْ ] (ع اِ صوت ) کلمه ای است که شتران را بدان زجر کنند و سگان را خوانند. || حکایت لکنت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
علامت تپۀ تقسیمhump signalواژههای مصوب فرهنگستانعلامتی که از آن برای واپایش سرعت در تپۀ تقسیم استفاده میشود
جعبهفرمان علامت تپهتقسیمhump-signal controllerواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای شامل چراغهای پیشعلامت و اهرم واپایشِ علامت تپهتقسیم که بر روی تپۀ تقسیم نصب میشود
خط خدمهrider trackواژههای مصوب فرهنگستانخطی در محوطة تپة تقسیم برای بازگرداندن واگنهای خدمه به قلة تپه
پیشعلامت تپهتقسیمhump repeater signalواژههای مصوب فرهنگستانعلامتی که در هنگام قابل رؤیت نبودن چراغ تپۀ تقسیم برای خدمۀ لوکوموتیو تکرار میشود
سرعتگیر 2retarder, track brake squeezerواژههای مصوب فرهنگستانتجهیزاتی که در خطوط تنظیمگاه شیبدار نصب میشود و سرعت واگنهای رهاشده از تپۀ تقسیم را کاهش میدهد
سرعت تپهتقسیمhumping speedواژههای مصوب فرهنگستانسرعت عملیات تنظیم و تقسیم واگنها در تپۀ تقسیم که برحسب تعداد واگن در واحد زمان یا طول قطار در واحد زمان محاسبه میشود