تکراریلغتنامه دهخداتکراری . [ ت َ / ت ِ ] (ص نسبی ) مکررشده . چند بار بیان یا عمل و یا عرضه شده . مانند داستان یا نمایش تکراری . رجوع به تکرار و یا دیگر ترکیبهای آن شود.
دِنای تکراریrepetitive DNA, repetitious DNA, reiterated sequenceواژههای مصوب فرهنگستاندِنای متشکل از توالیهای تکراری
تکراریلغتنامه دهخداتکراری . [ ت َ / ت ِ ] (ص نسبی ) مکررشده . چند بار بیان یا عمل و یا عرضه شده . مانند داستان یا نمایش تکراری . رجوع به تکرار و یا دیگر ترکیبهای آن شود.
تکراریلغتنامه دهخداتکراری . [ ت َ / ت ِ ] (ص نسبی ) مکررشده . چند بار بیان یا عمل و یا عرضه شده . مانند داستان یا نمایش تکراری . رجوع به تکرار و یا دیگر ترکیبهای آن شود.
دِنای تکراریrepetitive DNA, repetitious DNA, reiterated sequenceواژههای مصوب فرهنگستاندِنای متشکل از توالیهای تکراری