تلندواژهنامه آزاد(تَلَند) بر وزن کمند. لَش، بیحال، بیتحرک، تَلَند= سنگین و بی تحرک، لَش:«خداوندا تو پاکی پاکِمون کن/ تَلَندیم تو خودت چالاکِمون کن. شاپور نامه شوشتری» (به فتح یا کسر ت و فتح لام) تنبل و تن پرور.
تلوناتلغتنامه دهخداتلونات . [ ت َ ل َوْ وُ ] (ع اِ) تغییرات و بی قراریها و ناپایداریها. (ناظم الاطباء). ج ِ تلون . رجوع به تلون و دیگر ترکیبهای آن شود.