تمامةلغتنامه دهخداتمامة. [ ت َ م َ ] (ع اِ) تمام . (منتهی الارب ). و آنچه بدان چیزی کامل گردد. (از اقرب الموارد).
تمامةلغتنامه دهخداتمامة. [ ت َ م َ / ت ِ م َ ] (ع مص ) کامل و تمام گردیدن : تم تماماً و تماماً (مثلثتین ) و تمامة و تمامة. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || کامل شدن عده ایام ماه به 30 روز. (
تمامةلغتنامه دهخداتمامة. [ ت ُ م َ ] (ع اِ) بقیه ٔ چیزی . (منتهی الارب )(از المنجد) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ثمامیهفرهنگ فارسی عمیدگروهی از معتزله، پیروان ثمامةبن اشرس نمیری و معاصر هارون و مٲمون، خلفای عباسی، که معتقد بودند مشرکان و زندیقان مانند بهایم خاک میشوند، نه به بهشت میروند و نه به دوزخ.