نان برشتیtoast, toast breadواژههای مصوب فرهنگستاننان ورقهشدۀ چهارگوشی که معمولاً آن را پس از برشته کردن مصرف کنند
جانانبرشتیtoast rackواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای برای نگهداری و عرضة قطعات نان برشتهشده متـ . جابرشتی
طوائحلغتنامه دهخداطوائح . [ طَ ءِ ] (ع اِ) طوایح . شدائد. مهلکات . (منتهی الارب ). هلاکی . آفات . (غیاث ) (آنندراج ).
تواهیلغتنامه دهخداتواهی . [ ت َ ] (حامص ) تباهی است که نابودکرده شده و ضایعگردیده و به کمال نرسیده باشد. (برهان ) (از ناظم الاطباء). بمعنی تباهی است که ضایع و نابودشده باشد. (انجمن آرا) (آنندراج ).