جانبازانواژهنامه آزادافرادی که جان خود با فداکاری را در راه وطن به خطر انداخته و دچار آسیب و یا نقص عضو گردیده اند. جمع جانباز
شیبراههramp 2واژههای مصوب فرهنگستانسراشیبی ورودی عمومی، برای جانبازان و افرادی که نمیتوانند از پلکان استفاده کنند
devoteesدیکشنری انگلیسی به فارسیجانبازان، مرید، طرفدار، هواخواه، فدایی، فداکار، زاهد، سالک، مجاهد، جانسپار، پارسا