جاپورلغتنامه دهخداجاپور. (اِخ ) شهری است در ترکستان : با خرج تو برنیاید ارخوداقطاع تو کندر است و جاپور. نزاری قهستانی (از شعوری ).ظاهراً همان جاپوز است . رجوع به جاپوز شود.
پردهبانscreen saverواژههای مصوب فرهنگستانبرنامهای نرمافزاری که عموماً برای حفاظت از اطلاعات کاربر در برابر افراد غیرمُجاز به کار میرود
زاورلغتنامه دهخدازاور. [ وَ ] (اِخ ) قریه ای است از قراء اشتیخن در صغد. (ازانساب سمعانی ). یاقوت آرد: ابوسعد (سمعانی ) گوید: زاور قریه ای است در اشتیخن صغد. (از معجم البلدان ).
زاورلغتنامه دهخدازاور. [ وَ ] (ص ، اِ) خادم و خدمتگار باشد. (برهان قاطع) (آنندراج ). چاکر و خادم . و بدین معنی از ریشه ٔ زور است . (فرهنگ نظام ) : چیست چندین آب و گل را پیروی کردن ز حرص آب و گل خود مر ترا بسته میان زاوری . سنائی .و
زاورلغتنامه دهخدازاور. [ وَ ](اِخ ) قریه ای است در عراق و بدانجا منسوب است نهر زاور که متصل به عکبرا است و این سخن از نصر است . (ازمعجم البلدان ). و در همان کتاب آمده : قریه ٔ زاور درکنار نهر زاور است . (از معجم البلدان ، نهر زاور).
زاورلغتنامه دهخدازاور.[ وَ ] (اِخ ) نهر... نهری است متصل به عکبرا و قریه ٔ زاور کنار آن است . (از معجم البلدان ، نهر زاور).
بجاپورلغتنامه دهخدابجاپور. [ ب ِ ] (اِخ ) نام شهری در دکن هندوستان در ایالتی به همین نام واقع در 370 هزارگزی جنوب غربی بمبئی . مسجد سلطان محمدشاه در آن شهر معروف است . (از قاموس الاعلام ترکی ).