لغتنامه دهخدا
زهازه . [ زِ زِه ْ ] (صوت مرکب ، اِ مرکب ) تحسین از پی تحسین باشد. (برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (از فرهنگ رشیدی ). مرحبا و آفرین . (انجمن آرا) (آنندراج ). یعنی احسنت . (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 509). کلمه ٔ تحسین یعنی آفرین و مرحبا. (ن