لغتنامه دهخدا
جحمظة. [ ج َ م َ ظَ ] (ع مص )بست و بند کردن مرد را. (از منتهی الارب ) (آنندراج ). || مطلق بست و بند کردن . (از اقرب الموارد) (قطر المحیط) (از تاج العروس ). || زه کردن کمان . (از منتهی الارب ) (از ذیل اقرب الموارد) (قطر المحیط) (آنندراج ). || بستن هر دو دست کودک بر دو زانوی او