جدایش ماگماییmagmatic segregationواژههای مصوب فرهنگستانتمرکز بلورهای یک کانی یا کانیهای خاص در قسمتهای خاصی از یک ماگما در طی سرد شدن و تبلور آن
زدایشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت یش، پاکسازی پالایش، تصفیه ◄ تقطیر▲ استحمام، پیرایش، اپیلاسیون آزادسازی غبارروبی
کانسار ماگماییmagmatic ore depositواژههای مصوب فرهنگستانکانساری که با جدایش ماگمایی معمولاً در سنگهای مافیک (mafic rocks) و تودههای نفوذی لایهای تشکیل میشود متـ . ذخیرۀ ماگمایی magmatic deposit
خط جدایشparting lineواژههای مصوب فرهنگستانتقاطع سطح جدایش قالب ریختهگری یا صفحۀ جدایش بین قالبهای پتککاری یا قالب با حفرۀ قالب
دگرگردان واجدایشsegregation distorter, SDواژههای مصوب فرهنگستانژن یا عامل دیگری که نسبت واجدایش دگرهها را بر هم میزند
دگرگردی واجدایشsegregation distortionواژههای مصوب فرهنگستانبر هم خوردن نسبت واجدایش دگرههای ناجورتخم، که معمولاً براثر ناهنجاریهای کاستمانی رخ میدهد
پودر جدایشparting compoundواژههای مصوب فرهنگستانپودری که بر روی سطح جدایش مدل پاشیده میشود تا از چسبیدن ماسه به آن جلوگیری کند و جدا کردن سطح دو نیمۀ قالب از یکدیگر را آسان سازد