جزبزلغتنامه دهخداجزبز. [ ج ِ ب ِ ] (اِ صوت ) صدای جوشیدن قلیه بهنگامی که دیگ بر آتش باشد. جِزجِز : قلقل قرابه و چیچاب بوس جزبز قلیه فش شلواربند.سعدی .
چپچاپلغتنامه دهخداچپچاپ . [ چ َ ] (اِ صوت ) صدا و آواز بوسه را گویند. (برهان ). آواز بوسه ٔ پی درپی است . (انجمن آرا) (آنندراج ). آواز بوسه بود. (جهانگیری ). صدا و آواز بوسه . (ناظم الاطباء). چپ چپ :غلغل قرابه و چپچاپ بوس جزبز قلیه فش شلواربند.سعدی .
فشلغتنامه دهخدافش . [ ف َ ] (ص ) پریشان . || (اِ) کاکل اسب را نیز گویند. (برهان ). کاکل اسب . یال . (فرهنگ فارسی معین ) : پشوتن همی رفت پیش سپاه بریده فش و یال اسب سیاه . فردوسی .گرفتش فش و یال اسب سیاه ز خون لعل شد خاک آوردگ