لغتنامه دهخدا
جفوة. [ ج َ / ج ِ وَ ] (ع مص ) با کسی جفا کردن . (المصادر زوزنی ). ستم و بدی کردن . بدکرداری و بدرفتاری کردن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). جفوت . جور کردن . جفا کردن . جفا ورزیدن . رجوع به جفا و جفوت شود. || قرار نایافتن چیزی بر جای خوی