جمعشدگیshrinkageواژههای مصوب فرهنگستانکاهش حجم در فطعۀ قالبگیریشده پس از سرد شدن و رهایش از قالب متـ . تنجش
تنش جمعشدگیshrinkage stressواژههای مصوب فرهنگستانفشار فصل مشترک در یک چندسازۀ لیفی که در حین پخت یا جامد شدن ماتریس دور لیفها رخ میدهد متـ . تنش تنجش
جمعشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت جمعشده، افزوده شده، اضافی، خارجی تکمیلکننده، اختتامی امدادی، کمکی، یاور
قوس جمعشدهconstricted arcواژههای مصوب فرهنگستانستون قوس پلاسمایی که با استفاده از روزنة جمعکننده در یک افشانک مشعل قوسیِ پلاسمایی یا طپانچة افشانشیِ پلاسمایی ایجاد میشود
تنش جمعشدگیshrinkage stressواژههای مصوب فرهنگستانفشار فصل مشترک در یک چندسازۀ لیفی که در حین پخت یا جامد شدن ماتریس دور لیفها رخ میدهد متـ . تنش تنجش
تنش جمعشدگیshrinkage stressواژههای مصوب فرهنگستانفشار فصل مشترک در یک چندسازۀ لیفی که در حین پخت یا جامد شدن ماتریس دور لیفها رخ میدهد متـ . تنش تنجش