خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جمل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
جمل
/jamal/
معنی
شتر نر.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
اشتر، شتر
دیکشنری
camel
-
جستوجوی دقیق
-
جمل
لهجه و گویش مازنی
joml
-
جمل
لغتنامه دهخدا
جمل . [ ج َ ] (ع مص ) گرد آوردن . || گداختن پیه را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (اِ) شتر نر. (منتهی الارب ). رجوع به جَمَل شود.
-
جمل
لغتنامه دهخدا
جمل . [ ج َ م َ ] (اِخ ) (جنگ ...) جنگی است که در ماه جمادی الاخری سال سی وشش هجری میان عایشه و اتباع وی باامیرالمؤمنین علی علیه السلام اتفاق افتاد و چون عایشه بر شتری بنام عسکر سوار بود این وقعه بنام وقعه ٔ جمل خوانده شد. خلاصه ٔ آن اینکه طلحه و زب...
-
جمل
لغتنامه دهخدا
جمل . [ ج َ م َ ] (اِخ ) ابراهیم بن زین الدین نخجوانی دمشقی . از دانشمندان قرن یازدهم هجری است . وی در فقه و طب و علوم دیگر مهارت داشته و ریاست جمهور اطباء و نیابت محکمه ٔ دمشق به وی رسیده است . میان او و قاضی محمدبن حسین بن عین الملک مشهور به قاق من...
-
جمل
لغتنامه دهخدا
جمل . [ ج َ م َ ] (اِخ ) ابن سعد عشیره . پدر قبیله ایست از مذحج . (منتهی الارب ).
-
جمل
لغتنامه دهخدا
جمل . [ ج َ م َ ] (اِخ ) حسین بن عبدالسلام شاعر، از محدثان است . وی روایتی از شافعی دارد. (ریحانة الادب ).
-
جمل
لغتنامه دهخدا
جمل . [ ج َ م َ ] (ع اِ) شتر نر و بندرت بر شتر ماده اطلاق شود، و گویند: شربت لبن جملی . یا شتر نر هفت ساله یا پنج ساله یا نه ساله یا شش ساله . ج ، اجمال ، جُمْل ، جِمال ، جمالة، جمالات ، جمائل ، اجامل . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). در کینه به وی...
-
جمل
لغتنامه دهخدا
جمل . [ ج َ م َ ](اِخ ) سلیمان بن عمربن منصور شافعی ازهری . از بزرگان عرفا و صوفیه است . وی در قاهره فقه و حدیث و اصول خلوتیه را فراگرفت و بتدریس تفسیر و فقه و حدیث پرداخت و بسال 1204 هَ . ق . در قاهره درگذشت . او راست : 1 - الفتوحات الاحمدیة علی اله...
-
جمل
لغتنامه دهخدا
جمل . [ ج َم َ ] (اِخ ) بئر جمل ، در مدینه است . (منتهی الارب ).
-
جمل
لغتنامه دهخدا
جمل . [ ج ُ ] (ع اِ) رسن سطبر کشتی . (منتهی الارب ). رجوع به جُمَّل شود. || ج ِ جُمَل . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به جمل شود.
-
جمل
لغتنامه دهخدا
جمل . [ ج ُ م َ ] (ع اِ) ج ِ جُمْلة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به جملة شود. || گروه مردم . (منتهی الارب ). || طناب کشتی . (اقرب الموارد). رسن سطبر کشتی . (منتهی الارب ). || لغتی است در جُمَّل . (اقرب الموارد). رجوع به جُمَّل شود.
-
جمل
لغتنامه دهخدا
جمل . [ ج ُ م ُ ] (ع اِ)رسن سطبر کشتی . (منتهی الارب ). رجوع به جُمَّل شود.
-
جمل
لغتنامه دهخدا
جمل . [ ج ُم ْ م َ ] (ع اِ) رسن سطبر کشتی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و در آن چهار لغت دیگر آمده : جُمَل و جُمْل و جُمُل و جَمَل و بهمه ٔ این قرائت ها آیه ٔ حتی یلج الجمل فی سم الخیاط خوانده شده است . || حساب جُمَّل . حساب ابجد، و گاه مخفف آید. ...
-
جمل
واژگان مترادف و متضاد
اشتر، شتر
-
جمل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: جِمال و اَجمال] [قدیمی] jamal شتر نر.