جمهوریلغتنامه دهخداجمهوری . [ ج َ ] (اِ) شراب کهنه ٔ انگوری را گویند، و بعضی شرابی را گفته اند که سال بر آن گذشته باشد، و بعضی گفته اند شراب مثلث است یعنی سه من شراب انگوری را بجوشانند تا یک من شود، و بعضی دیگر گویند شراب جمهوری آنست که بعد از جوشانیدن یک من به نیم من آید. (برهان ). و رجوع به م
جمهوریلغتنامه دهخداجمهوری . [ ج ُ ] (ص نسبی ، اِ) طرز حکومتی که رئیس آن (رئیس جمهور) از جانب مردم کشور برای مدتی محدود انتخاب میشود. جمهوریت در عربی به این معنی مستعمل است و جمهوری بمعنی طرفدار حکومت مذکور وجمهوریخواه است . (فرهنگ فارسی معین ). امروز در عربی جمهور بضم اول و سوم بمعنی حکومتی که
جمهوریلغتنامه دهخداجمهوری . [ ج ُ ی ی ] (ع اِ) شرابی است مسکر یا نبید انگور که سه سال بر وی گذشته باشد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). آب انگوری که جوشیده شود تا حدی که نصف حجم آن بخار گردد. وجه تسمیه ٔ این قسم آب انگور جوشیده بدان جهت است که تهیه ٔ آن عمومیت داشته و با وجود آنکه تا حدی سکرآورب
جمهوریفرهنگ فارسی عمید۱. نظام و حکومتی که بهجای پادشاه یک تن از طرف مردم برای مدت معینی به عنوان رئیسجمهور انتخاب میشود.۲. (اسم) [مجاز] کشوری که این نظام در آن حاکم است: جمهوری اسلامی ایران.۳. [قدیمی] شراب انگور که چند سال بر آن گذشته و غلیظ شده باشد؛ شراب مسکر؛ شراب کهنه.
اسلامبوللغتنامه دهخدااسلامبول . [ اِ ] (اِخ ) استانبول . استامبول . دارالسعادة. قسطنطنیة. پایتخت دولت عثمانی و یکی از شهرهای بزرگ دولت جمهوری ترکیه . این شهر بار اول بدست سلطان محمد دوم ملقب بفاتح گشاده شد (بسال 858 هَ . ق .). «بلدة طیبة» ماده تاریخ این فتح است .
کمال پاشا آتاتورکلغتنامه دهخداکمال پاشا آتاتورک . [ ک َ ] (اِخ ) مصطفی ... (1881 - 1938 م .). ژنرال و سیاستمدار و رئیس جمهوری کشور ترکیه (1923 - 1938 م .) کمال پاشا پس از
جمهوریلغتنامه دهخداجمهوری . [ ج َ ] (اِ) شراب کهنه ٔ انگوری را گویند، و بعضی شرابی را گفته اند که سال بر آن گذشته باشد، و بعضی گفته اند شراب مثلث است یعنی سه من شراب انگوری را بجوشانند تا یک من شود، و بعضی دیگر گویند شراب جمهوری آنست که بعد از جوشانیدن یک من به نیم من آید. (برهان ). و رجوع به م
جمهوریلغتنامه دهخداجمهوری . [ ج ُ ] (ص نسبی ، اِ) طرز حکومتی که رئیس آن (رئیس جمهور) از جانب مردم کشور برای مدتی محدود انتخاب میشود. جمهوریت در عربی به این معنی مستعمل است و جمهوری بمعنی طرفدار حکومت مذکور وجمهوریخواه است . (فرهنگ فارسی معین ). امروز در عربی جمهور بضم اول و سوم بمعنی حکومتی که
جمهوریلغتنامه دهخداجمهوری . [ ج ُ ی ی ] (ع اِ) شرابی است مسکر یا نبید انگور که سه سال بر وی گذشته باشد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). آب انگوری که جوشیده شود تا حدی که نصف حجم آن بخار گردد. وجه تسمیه ٔ این قسم آب انگور جوشیده بدان جهت است که تهیه ٔ آن عمومیت داشته و با وجود آنکه تا حدی سکرآورب
جمهوریفرهنگ فارسی عمید۱. نظام و حکومتی که بهجای پادشاه یک تن از طرف مردم برای مدت معینی به عنوان رئیسجمهور انتخاب میشود.۲. (اسم) [مجاز] کشوری که این نظام در آن حاکم است: جمهوری اسلامی ایران.۳. [قدیمی] شراب انگور که چند سال بر آن گذشته و غلیظ شده باشد؛ شراب مسکر؛ شراب کهنه.
جمهوریلغتنامه دهخداجمهوری . [ ج َ ] (اِ) شراب کهنه ٔ انگوری را گویند، و بعضی شرابی را گفته اند که سال بر آن گذشته باشد، و بعضی گفته اند شراب مثلث است یعنی سه من شراب انگوری را بجوشانند تا یک من شود، و بعضی دیگر گویند شراب جمهوری آنست که بعد از جوشانیدن یک من به نیم من آید. (برهان ). و رجوع به م
جمهوریلغتنامه دهخداجمهوری . [ ج ُ ] (ص نسبی ، اِ) طرز حکومتی که رئیس آن (رئیس جمهور) از جانب مردم کشور برای مدتی محدود انتخاب میشود. جمهوریت در عربی به این معنی مستعمل است و جمهوری بمعنی طرفدار حکومت مذکور وجمهوریخواه است . (فرهنگ فارسی معین ). امروز در عربی جمهور بضم اول و سوم بمعنی حکومتی که
جمهوریلغتنامه دهخداجمهوری . [ ج ُ ی ی ] (ع اِ) شرابی است مسکر یا نبید انگور که سه سال بر وی گذشته باشد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). آب انگوری که جوشیده شود تا حدی که نصف حجم آن بخار گردد. وجه تسمیه ٔ این قسم آب انگور جوشیده بدان جهت است که تهیه ٔ آن عمومیت داشته و با وجود آنکه تا حدی سکرآورب
جمهوریفرهنگ فارسی عمید۱. نظام و حکومتی که بهجای پادشاه یک تن از طرف مردم برای مدت معینی به عنوان رئیسجمهور انتخاب میشود.۲. (اسم) [مجاز] کشوری که این نظام در آن حاکم است: جمهوری اسلامی ایران.۳. [قدیمی] شراب انگور که چند سال بر آن گذشته و غلیظ شده باشد؛ شراب مسکر؛ شراب کهنه.